محمد(شیخ بهایی) در خاندانی دانشور و پارسا که همگی از بزرگان معروف جهان اسلام بودند بزرگ شد. در بین یاران امیرالمومنین(ع) به تخصص در دانش فقه و ارث، معروف بود. ملامحسن فیض کاشانی،محقق سبزواری، مجلسی اول، ملاصالح مازندرانی، سبد بحرانی، ملاصدرا، ملاخلیل قزوینی، نظام الدین ساوجی، میرزا رضای نایینی زواره ای طباطبایی و....از پرورش یافتگان مکتب او هستند.
شیخ بهایی، ستاره ای پرفروغ که آزادگی و ساده زیستی را به زر، زور و تزویر برتری داد و با سلاح علم و ایمان از مرزهای مکارم ناب اهل بیت(ع) پاسداری کرد. مورخین و شرح حال نگاران شیخ را مانند اقیانوس مواجی می دانند که امواج فضیلت را به سوی دشت های تشنه دانایی عصر صفوی جاری کرد. جامعیت و گستردگی معلومات و اطلاعات او به گونه ای بود که به قول خودش توانایی هضم و پذیرش همه علوم و فنون را به دست آورد و در مباحث علمی و مناظره ها بر هر صاحب فنی چیره گردد. در وصف او نوشته اند:"شیخ بهایی استاد فقیهان، پرورش دهنده حکیمان، رییس ادیبان، علامه روزگار، نابغه عصر و شیخ الاسلام مسلمین است. او فقیهی است اصولی، محدثی رجالی، مفســر ریاضیدان، حکیم متکلم، شــاهد ماهر، جامع علوم عقلی و نقلی و مسلط بر دانش های غریبه که در معارف متنوع، گوی ســبقت را ازهمگان ربوده است. جلالت مقامش را موافق و مخالف عوام و خواص تأیید کرده اند".
محمد(شیخ بهایی) در خاندانی دانشور و پارسا که همگی از بزرگان معروف جهان اسلام بودند بزرگ شد. این سلسله در جبل عامل لبنان می زیستند و نسبشان حارث بنعبدالله همدانی(متوفی65 هجری) می رسید. او از یاران باوفای حضرت علی(ع) بود که علاوه بر ایمان و پرهیزگاری و مجاهدت در راه خدا، در بین یاران امیرالمومنین(ع) به تخصص در دانش فقه و ارث، معروف بود. پدرشیخ شاگرد و یار و همراه شهید ثانی بود که بعد از شهادت استادش به دست دربار عثمانی از لبنان به ایران هجرت کرد و در اصفهان به تدریس مشغول بود تا آنکه توسط شاه طهماسب صفوی به قزوین(مرکزحکومتی این سلسله) فراخوانده شد و یه سمت شیخ الاسلامی دولت صفویه منصوب گردید. او مدت هفت سال در این مقام باقی ماند. شیخ عزالدین هشت سال در منطقه هرات معارف اهل بیت(ع) را برای مردم بیان کرد و با تلاش و اهتمام او بسیاری از مردم این منطقه با مبانی تشیع آشنا شدند. زندگی در خانه پدری پارسا و عالم و معاشرت با عالمان عصر و تلاش های مداوم زمینه مساعدی برای یادگیری و ادامه راه او که نوجوانی باهوش و مستعد بود فراهم کرد.
پدر، نخستین استاد شیخ بهایی بودکه زبان و ادبیات عرب، تفسیر و حدیث را به او آموخت. علوم عقلی را در قزوین در محضر ملاعبدالله قزوینی، عالمی که در دانش و تقوا کم نظیر بود و با مقدس اردبیلی ارتباطی تنگاتنگ داشت، فرا گرفت. حساب، هندسه، جبر، مقابله، هیئت و نجوم را پیش ملاعلی مذهب شاگردی کرد. همزمان شیخ بهایی محضر مولانا افضل قاضی را که در تدریس قانون ابوعلی سینا تبحر داشت، درک کرد.
ملامحسن فیض کاشانی،محقق سبزواری، مجلسی اول، ملاصالح مازندرانی، سبد بحرانی، ملاصدرا، ملاخلیل قزوینی، نظام الدین ساوجی، میرزا رضای نایینی زواره ای طباطبایی و....از پرورش یافتگان مکتب او هستند. نیک می بینیم که کاروانی از اهالی دیار فضل وادب و خرد هر کدام به فراخور لیاقت و همت خود از گلستان معرفت و دانش شیخ، گلی چیده است. شیخ بهایی بیشتر عمر خود را در سیر و سیاحت و مهاجرت های ﻣﺆثر و با برکت گذراند.
در سفر حج با پدر همراه شد و با فوت ایشان به ایران بازگشت. مدتی در مشهد ادامه تحصیل داد و بعد از آن در هرات به جای پدرخود، مقام شیخ الاسلامی را عهدهدار شد. بعد از فوت شیخ علی منشار(پدرزن شیخ بهایی و شیخالاسلام اصفهان) این منصب به او رسید. برای همین در اصفهان اقامت گزید تا آنکه به شوق کعبه و سیاحت، سفری طولانی به عتبات عراق، بیت المقدس،شام، مصر و مکه را آغاز کرد. در این سفرها اغلب به صورت ناشناس با دانشمندان اهل تسنن ﻣﺄنوس شد و حقایقی را برایشان بازگو می کرد. مدت سیاحت او را سی سال ذکر کرده اند.
شیخ بهایی دانش تفسیر را در سطح عالی آموخت و از راه تدریس و نگارش به ترویج این علم کمک کرد. آثار قرآنی او عبارتند از: عروه الوثقی(تفسیر سوره حمد) عین الحیوه، شرح تفسیر بیضاوی،حل حروف القرآن، حواشی تفسیر کشاف و مشرق الشمسین نام برد.
او مضامین عمیق دعا و اثر شگفت نیایشها را خوب میشناخت و تلاش می کرد تا مردم را بیشتر با این سلاح معنوی ﻣﺄنوس کند، به همین دلیل شرح دعای صباح، شرح دعای ملاک و مفتاح الفلاح را نگاشت. شــیخ بهایی از کودکی به آموزش ریاضی روی آورد و بعدها خود در این رشــته آثاری چون خلاصه الحســاب، بحرالحساب، جبر و مقابل و رساله ای در حساب فارســی را تألیف کرد. آگاهی او در نجوم، هیئت، کرویت زمین و مباحث ســالک و ممالک نیز گسترده بود و در اینباره نیز نوشتههای متعددی از او باقی است. این فقیه فرزانه برای آشــنایی مردم با موازین و مبانی شرعی و فقهی تلاش فراوانی کرد. حاصل اهتمام او در این عرصه عبارتند از: جامع عباسی (از قدیمیترین و جامعترین رسالههای فقهی فارسی)، حبل المتین(در حدیث و فقه)، رساله فی الفقه(الصلوه)، حاشــیه بر مختلفالشیعه علامه حلی، حاشیه بر قواعدالکلیه شهید اول و رساله های گوناگون در احکام قبله، نماز، ارث و...
شــیخ بهایی به رســول اکــرم«ص» و اهل بیت ایشان اشــتیاق و ارادت فوق العادهای داشت کــه از بصیرت و معرفــت او سرچشمه میگرفت. او با این عروه الوثقی و حبل المتین، کمــالات معنــوی و مراتــب روحانی بسیاری را به دست آورد.
درصدد هستم برای نگهداری کفش های زائرین حــرم مقــدس امیرمؤمنان علــی«ع» در نجف اشــرف جایگاهی بسازم و این سروده را بر سر در آن بنویسم:
-------------------------------------------------------------
منابع:
اصفهانی، عبدالله،" گذری بر زندگی و اندیشه شیخ بهایی"،مجلۀ پایدار اسلام، س 33، ش 387-388، اردیبهشت و خرداد 1393
حسینی، سید ظاهر،"بررسی آثار معماری شیخ بهایی"، مجلۀ سخن تاریخ، ش9،تابستان 1389
ذاکری،مصطفی،"شیخ بهایی، زندگی و آثار او"، کتاب ماه دین، ش149، اسفند 1388
شیخ بهایی، ستاره ای پرفروغ که آزادگی و ساده زیستی را به زر، زور و تزویر برتری داد و با سلاح علم و ایمان از مرزهای مکارم ناب اهل بیت(ع) پاسداری کرد. مورخین و شرح حال نگاران شیخ را مانند اقیانوس مواجی می دانند که امواج فضیلت را به سوی دشت های تشنه دانایی عصر صفوی جاری کرد. جامعیت و گستردگی معلومات و اطلاعات او به گونه ای بود که به قول خودش توانایی هضم و پذیرش همه علوم و فنون را به دست آورد و در مباحث علمی و مناظره ها بر هر صاحب فنی چیره گردد. در وصف او نوشته اند:"شیخ بهایی استاد فقیهان، پرورش دهنده حکیمان، رییس ادیبان، علامه روزگار، نابغه عصر و شیخ الاسلام مسلمین است. او فقیهی است اصولی، محدثی رجالی، مفســر ریاضیدان، حکیم متکلم، شــاهد ماهر، جامع علوم عقلی و نقلی و مسلط بر دانش های غریبه که در معارف متنوع، گوی ســبقت را ازهمگان ربوده است. جلالت مقامش را موافق و مخالف عوام و خواص تأیید کرده اند".
محمد(شیخ بهایی) در خاندانی دانشور و پارسا که همگی از بزرگان معروف جهان اسلام بودند بزرگ شد. این سلسله در جبل عامل لبنان می زیستند و نسبشان حارث بنعبدالله همدانی(متوفی65 هجری) می رسید. او از یاران باوفای حضرت علی(ع) بود که علاوه بر ایمان و پرهیزگاری و مجاهدت در راه خدا، در بین یاران امیرالمومنین(ع) به تخصص در دانش فقه و ارث، معروف بود. پدرشیخ شاگرد و یار و همراه شهید ثانی بود که بعد از شهادت استادش به دست دربار عثمانی از لبنان به ایران هجرت کرد و در اصفهان به تدریس مشغول بود تا آنکه توسط شاه طهماسب صفوی به قزوین(مرکزحکومتی این سلسله) فراخوانده شد و یه سمت شیخ الاسلامی دولت صفویه منصوب گردید. او مدت هفت سال در این مقام باقی ماند. شیخ عزالدین هشت سال در منطقه هرات معارف اهل بیت(ع) را برای مردم بیان کرد و با تلاش و اهتمام او بسیاری از مردم این منطقه با مبانی تشیع آشنا شدند. زندگی در خانه پدری پارسا و عالم و معاشرت با عالمان عصر و تلاش های مداوم زمینه مساعدی برای یادگیری و ادامه راه او که نوجوانی باهوش و مستعد بود فراهم کرد.
پدر، نخستین استاد شیخ بهایی بودکه زبان و ادبیات عرب، تفسیر و حدیث را به او آموخت. علوم عقلی را در قزوین در محضر ملاعبدالله قزوینی، عالمی که در دانش و تقوا کم نظیر بود و با مقدس اردبیلی ارتباطی تنگاتنگ داشت، فرا گرفت. حساب، هندسه، جبر، مقابله، هیئت و نجوم را پیش ملاعلی مذهب شاگردی کرد. همزمان شیخ بهایی محضر مولانا افضل قاضی را که در تدریس قانون ابوعلی سینا تبحر داشت، درک کرد.
ملامحسن فیض کاشانی،محقق سبزواری، مجلسی اول، ملاصالح مازندرانی، سبد بحرانی، ملاصدرا، ملاخلیل قزوینی، نظام الدین ساوجی، میرزا رضای نایینی زواره ای طباطبایی و....از پرورش یافتگان مکتب او هستند. نیک می بینیم که کاروانی از اهالی دیار فضل وادب و خرد هر کدام به فراخور لیاقت و همت خود از گلستان معرفت و دانش شیخ، گلی چیده است. شیخ بهایی بیشتر عمر خود را در سیر و سیاحت و مهاجرت های ﻣﺆثر و با برکت گذراند.
در سفر حج با پدر همراه شد و با فوت ایشان به ایران بازگشت. مدتی در مشهد ادامه تحصیل داد و بعد از آن در هرات به جای پدرخود، مقام شیخ الاسلامی را عهدهدار شد. بعد از فوت شیخ علی منشار(پدرزن شیخ بهایی و شیخالاسلام اصفهان) این منصب به او رسید. برای همین در اصفهان اقامت گزید تا آنکه به شوق کعبه و سیاحت، سفری طولانی به عتبات عراق، بیت المقدس،شام، مصر و مکه را آغاز کرد. در این سفرها اغلب به صورت ناشناس با دانشمندان اهل تسنن ﻣﺄنوس شد و حقایقی را برایشان بازگو می کرد. مدت سیاحت او را سی سال ذکر کرده اند.
شیخ بهایی دانش تفسیر را در سطح عالی آموخت و از راه تدریس و نگارش به ترویج این علم کمک کرد. آثار قرآنی او عبارتند از: عروه الوثقی(تفسیر سوره حمد) عین الحیوه، شرح تفسیر بیضاوی،حل حروف القرآن، حواشی تفسیر کشاف و مشرق الشمسین نام برد.
او مضامین عمیق دعا و اثر شگفت نیایشها را خوب میشناخت و تلاش می کرد تا مردم را بیشتر با این سلاح معنوی ﻣﺄنوس کند، به همین دلیل شرح دعای صباح، شرح دعای ملاک و مفتاح الفلاح را نگاشت. شــیخ بهایی از کودکی به آموزش ریاضی روی آورد و بعدها خود در این رشــته آثاری چون خلاصه الحســاب، بحرالحساب، جبر و مقابل و رساله ای در حساب فارســی را تألیف کرد. آگاهی او در نجوم، هیئت، کرویت زمین و مباحث ســالک و ممالک نیز گسترده بود و در اینباره نیز نوشتههای متعددی از او باقی است. این فقیه فرزانه برای آشــنایی مردم با موازین و مبانی شرعی و فقهی تلاش فراوانی کرد. حاصل اهتمام او در این عرصه عبارتند از: جامع عباسی (از قدیمیترین و جامعترین رسالههای فقهی فارسی)، حبل المتین(در حدیث و فقه)، رساله فی الفقه(الصلوه)، حاشــیه بر مختلفالشیعه علامه حلی، حاشیه بر قواعدالکلیه شهید اول و رساله های گوناگون در احکام قبله، نماز، ارث و...
شــیخ بهایی به رســول اکــرم«ص» و اهل بیت ایشان اشــتیاق و ارادت فوق العادهای داشت کــه از بصیرت و معرفــت او سرچشمه میگرفت. او با این عروه الوثقی و حبل المتین، کمــالات معنــوی و مراتــب روحانی بسیاری را به دست آورد.
مضمون ســروده از او بــه زبان عربی چنین است:
از شــوق دیدار ســرزمین پاک مدینه دیدگانم اشک می ریزند
آن کسی که در روضة پاک رسول الله باشد
گام زدن بر بال فرشتگان را اندک می شمارد
در جایی دیگر می گوید:از شــوق دیدار ســرزمین پاک مدینه دیدگانم اشک می ریزند
آن کسی که در روضة پاک رسول الله باشد
گام زدن بر بال فرشتگان را اندک می شمارد
درصدد هستم برای نگهداری کفش های زائرین حــرم مقــدس امیرمؤمنان علــی«ع» در نجف اشــرف جایگاهی بسازم و این سروده را بر سر در آن بنویسم:
اینجا افق مبین در برابرت هویداست
خاضعانه گونه هایت را بر خاک نه
اینجا حرم عزت علوی است
کفش از پای درآور
سرانجام این فرزانه عالم تشیع در 12شوال1030 هجری درگذشت و بنا به وصیتش بعد از فوت در رواق زیبای شیخ بهایی به خاک سپرده شد.خاضعانه گونه هایت را بر خاک نه
اینجا حرم عزت علوی است
کفش از پای درآور
-------------------------------------------------------------
منابع:
اصفهانی، عبدالله،" گذری بر زندگی و اندیشه شیخ بهایی"،مجلۀ پایدار اسلام، س 33، ش 387-388، اردیبهشت و خرداد 1393
حسینی، سید ظاهر،"بررسی آثار معماری شیخ بهایی"، مجلۀ سخن تاریخ، ش9،تابستان 1389
ذاکری،مصطفی،"شیخ بهایی، زندگی و آثار او"، کتاب ماه دین، ش149، اسفند 1388
با سلام جهت استفاده از مطالب صلوات بر محمد و آل محمد بفرستيد و لطفاً لينك ما را در وبلاگ يا وبسايت خود قرار دهيد و به دوستان خود معرفي نماييد باتشكر - مديريت وبلاگ
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.